یهودیت با صهیونیسم چه فرقی دارد؟
اواخر قرن 19 میلادی به دعوت یه نویسنده یهودی به نام هرتزل، اولین کنگره بین المللی یهود درسویس برگزار شد و همانجا بود که صهیونیسم به دنیا آمد.
صهیونیسم که اسم خودش را از کوهی به نام صهیون ( بارگاه حضرت داود علیه السلام ) در اورشلیم گرفته است.در اصل یک حزب سیاسی است که با این ویژگی ها شناخته می شود: متعصب، نژاد پرست و توسعه طلب که خودش را مالک محدوده بین سویس تا ایران می داند.
این تشکیلات گر چه ازدل شکم یهود بیرون آمده اما در انطباق کامل با آیین یهودیت نیست. رو ی همین حساب کلی از آدم حسابی های خودشان هم با این گروه مخالفندو اعتقاد دارند بازگشت به سرزمین موعود ( اسراییل) باید به کمک مستقیم خدا و به دست ماشیح ( عیسی مسیح علیه السلام ) که هنوز ظهور نکرده است صورت بگیرد نه به دست رجال سیاسی و عوامل انسانی.
عقاید صهیونیسم:
برای شناخت افکار و عقاید صهیونیسم کافی است به بخشی از پروتکل هایی که توی مجالس فوق سری خودشان تصویب شده است نگاهی بیندازیم .این اسناد را سال 1901 میلادی یک نفر روسی با نفوذی نرم و نازک از تشکیلات یهود به دست آورد و چست و چابک منتشر کرد داد و به دست مردم رساند. مردم هم نا مردمی نکردند و زدند ده هزار تا یهودی بدبخت را کشتند. یهودی ها که دیدند اوضاع ناجور شد ریختند هر چی کتاب بود خریدندو سوزانیدند. ولی این آقااز رو نرفت. آنقدر چاپ کرد تا یهودی ها کم آوردند و بی خیال شدند و این مدارک محرمانه، شهره آفاق شد. متن زیر از ترجمه عربی کتاب به اسم الخطر الیهودی برداشت شده:
یک - برای ما هیچ حقی بدون اعمال زور وجود ندارد
دو_ اعمال نفوذ در نزد یهود مهمتر از مذهب است
سه_ طلا همیشه باید در اختیار ملت اسراییل باشد
چهار_ با قدرت طلا باید بر مطبوعات و افکار عمومی و حکومت کشورهای دموکراسی دست یافت
پنج_ با اعمال نفوذ باید مذاهب غیر یهودی را کوبید
شش _ برای پیشبرد اهداف ، ترور لازم است
هفت _ دریافت مالیات تصاعدی {نزول} از ملل مسیحی
هشت_ سیاست هیچ وجه اشتراکی با اخلاق ندارد ... اخلاق و صفات نیک از معایب یک حکومت قوی و زورمند است ... تنها وسیلهپیشرفت یهود زور است
نه _ مطبوعات به عنوان نمایندگان آزادی بیان و افکار عمومی ... قدرتی است در دست ما. بوسیله همین مطبوعات ... هر یک از قربانیهای ما برابر هزاران قربانی مسیحی و مسلمان خواهد بود
ده _ باید به افکار و اخلاق و تمایلات ملتها توجه کنیم تا در سیاست گذاری اشتباه نکنیم
یازده _ ما مردم کشورها را به چنگال سفته بازان و محتکرین انداخته و درین هنگام ناگهان به عنوان قهرمان دست به سوی طبقه کارگر دراز می کنیم و از آنها تحت عناوین سوسیالیست، آنارشیست و ... برای براندازی حکومتها استفاده میکنیم
دوازده _ با تحریک طبقه فقیر جامعه، حکومت را مسئول بدبختیها قلمداد کرده و مستضعفان را به گرفتن انتقام از حاکمان ترغیب مینماییم
سیزده_ باید ایمان به مذهب را در ملت مسیح و مسلمان ریشه کن کرد ... باید افکار آنها را با صنعت و تجارت مشغول نمود ... با ایجاد بحران اقتصادی بوسیله بهره و نزول در بازار، جوامع و مردم تنفر فوق العاده ای نسبت به سیاستهای ملی و مذهبی ابراز خواهند کرد
چهارده _ ما ملت برگزیده خدا هستیم و باید تمام معتقدات دیگران را از بین ببریم
پانزده _ با کودتایی که مقدمات آنرا فراهم خواهیم کرد حکومت یهود را برقرار مینماییم ... باید کلیه افرادی که علیه ما قیام کرده اند اعدام یا تبعید شوند ... نباید به کسانی که درین راه قربانی میشوند فکر کنیم ...
کلمات کلیدی:
«سافروا، فإنکم إن لم تغنموا مالا افدتم عقلا،» سفر کنید.همانا اگر در سفر مالی به چنگ نیاورید،
به حتم اندیشه شما فزونی خواهد گرفت. (7)
3.عبرت اندوزی
سفر، انسان را با سرنوشت و آثار بر جای مانده از پیشینیان آشنا می کند و این آشنایی خود
بزرگترین آموزگار بشری است.در واقع، سفر نوعی مطالعه و تأمل در حالات و رفتار کسانی است
که تاریخ سرنوشت و فرجام آنان را برای ما باز گفته است.این همان درس بزرگی است که قرآن
چندین بار بدان اشاره کرده است:
«أ فلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلکم و لدار الاخرة
خیر للذین اتقوا أ فلا تعقلون (8) ،
آیا آنان در زمین سیر نکردند تا بنگرند عاقبت پیشینیان را، و هماناخانه آخرت بهتر است
برای کسانی که می پرهیزند، آیا نمی اندیشید؟
و به قول شاعر
هر که نامخت از گذشت روزگار*هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
4.کنار آمدن با دشواری ها
سفر به انسان می آموزد که چگونه با مشکلات رو در رو شود و چه سان از عهده آنها برآید .
زیرا هر مسافری در طی مسیر با مرارت هایی چند، رو به روست و از رفع و رجوع آنها ناگزیر
است.این درگیری موقت با مشکلات، تمرین مناسبی برای حضور فعالانه در همه عرصه های
زندگی است.
5.شناسایی بهتر اطرافیان
روشن است که دوستی انسان ها با یکدیگر، جز در هنگامه های سختی و عسرت،
محک نمی خورد .سفر این فرصت را در اختیار می گذارد که مردم یکدیگر را بیازمایند و
از پایداری و میزان وفاداری دوستان خود آگاه شوند.از همین روست که امیر مؤمنان،
علی علیه السلام فرموده اند :
«السفر میزان الاخلاق،»
سفر ترازوی اخلاق است (9).
نیز امام صادق فرموده اند:
«لا تسم الرجل صدیقا سمة معروفة حتی تختیره بثلاث: تغضبه فتنظر غضبه، یخرجه
من الحق الی الباطل، و عند الدینار و الدراهم و حتی تسافر معه،»
تا کسی را به سه چیز نیازموده ای، وی را دوست خود مخوان: او را به خشم آر و بنگر که
در آن حالت، آیا از حق به سوی باطل می گراید؟ دیگر آن که او را به درهم و دینار بیازمای
و سوم این که او را با خود همسفر کن، و در سفر او را بیازمای. (10)
گویا امام صادق علیه السلام مسافرت را چونان محکی می داند که خالص را از ناخالص
تمیز می دهد و سره را از ناسره جدا می کند، آری:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان*تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
6.بهره وری و برخورداری
شکی نیست که سفر در کنار همه آثار و مواهب معنوی آن، گاه بسیار سودبخش و
نعمت افزاست .اینکه اقتصاد همه کشورهای جهان بر پایه تجارت می چرخد و تجارت یعنی
سفر از دیاری به دیار دیگر.نمی توان در خانه نشست و انتظار آن داشت که نعمت های مادی
و معنوی خداوند، به سوی ما سرازیر شود.به تعبیر زیبای قرآن در سوره جمعه، برای برخورداری
از فضل الهی، باید در زمین پراکنده شد و راه داد و ستد و تجارت را پیش گرفت:
«فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله، (11) »
در زمین پراکنده شوید و فضل خدای را بجویید.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز فرموده اند:
سافروا تصحوا و تغنموا،
سفر کنید تا سالم شوید، و غنیمت برید. (12)
نیز امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوار خود و آنان از رسول گرامی اسلامی
صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که:
سافروا تصحوا و ترزقوا،
سفر کنید تا سلامتی یابید و روزی برگیرید. (13)
مشابه چنین کلماتی، در میان سخنان پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله
و دیگر پیشوایان معصوم اسلام بسیار است. (14)
فواید و آثار معنوی و مادی سفر، به همین مقدار خلاصه نمی شود.در طی مباحثی آینده
با بسیاری دیگر از آنچه سیر و سیاحت به دامان مسافران می گذارد، آشنا خواهیم شد.
اما شایسته است که در همین جا به برخی از روایاتی که کمک و یاری رساندن به
مسافران اسلام را سفارش کرده اند، اشاره کنیم.از این روایات می توان دریافت که
سفر در اسلام از چه منزلت و قداستی برخوردار است.وقتی پیامبر اسلام می فرماید:
«خداوند با مسافران مهربان است» و جملاتی دیگر که همه از مهر خدا به مسافر سخن
می گویند، در می یابیم که سفر و سیاحت، اگر به انگیزه های شرعی و سالم صورت گیرد،
نزد پیشوایان دینی، گرامی و ارجمند است.
رسول گرامی اسلام فرموده اند:
لو یعلم الناس رحمة الله للمسافر، لاصبح علی ظهر سفر، ان الله بالمسافر رحیم،
اگر مردم از رحمت خدا به مسافر، خبر می داشتند، همگی بار سفر می بستند.
همانا خداوند با مسافران بسی مهربان است. (15)
و در حدیثی دیگر فرموده اند:
من أعان مؤمنا مسافرا نفس الله عنه ثلاثا و سبعین کربة و أجاره من الغم و الهم فی الدنیا و
الاخرة، و نفس عنه کربه العظیم یوم یعض الظالم علی یدیه،
کسی که مسافر مؤمنی را یاری می رساند، خداوند از او هفتاد و سه اندوه را بر می دارد و
در دنیا و آخرت وی را در پناه خود می گیرد.چنین شخصی، در روز قیامت که ستمگر دست
خود را به دندان می گیرد، او از ناراحتی بزرگ آن روز آسوده و در امان است (16).
همچنین بسیار سفارش شده است که مسافران در اثنای سفر، به یکدیگر مهربانی کنند و در
برآوردن حاجات همسفران خود، از هیچ کمکی دریغ نورزند.این سفارش ویژه نیز جایگاه سفر را
در اسلام، آشکارتر می سازد.سخن ارزنده پیامبر اسلام در این باره، بدین شرح است:
ما إصطحب أثنان إلا کان أعظمها اجرا و أحبهما الی الله عز و جل أرفقهما بصاحبه،
دو کس با یکدیگر همسفر نمی شوند، مگر آنکه مهربان ترین آن دو، نزد خداوند اجر بیشتری
دارد و خداوند وی را دوست تر می دارد. (17)
روایاتی از این قبیل بسیار است.مضاف بر اینکه در جوامع روایی، احادیث بی شماری است که
کمک رساندن به مؤمن و دستگیری از مسلمانان را ارج بسیار نهاده اند.این روایات گرچه در
خصوص سفر و مسافران نیست، ولی آنان را نیز شامل می شود.
سفر مربی مرد است و آستانه چاه*سفر، خزانه مال است و اوستاد هنر
به شهر خویش درون، بی خطر بود مردم*به کان خویش درون، بی بها بود گوهر
درخت اگر متحرک شدی، ز جای به جای*نه جور اره کشیدی و نه جفای تبر(انوری)
پی نوشت ها:
1.دکتر محمد معین، فرهنگ معین، ج .2
2.مرحوم ملا محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج 4، ص .39
3.سوره انعام (6)، آیه .11
4.سوره نمل (27)، آیه .69
5.سوره یوسف (12) آیه .109
6.العقد الفرید، ج 6، ص 271، بحار الانوار، ج 76، ص .221
7.مکارم الاخلاق، ص .240
8.یوسف (12) آیه P.109>
9.ر.ک: شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه، ج 2، ص .296
10.بحار الانوار، ج 74، ص .180
11.سوره جمعه (62)، آیه .10
12.کنز العمال، ج 6، ص 701، حدیث 17470، بحار الانوار، ج 62، ص .267
13.کنز العمال، ج 6، ص 701، ح .17469
14.ر.ک: مدارک فوق.
15.مجموعه ورام، ج 2، ص .33
16.مکارم الاخلاق، ص .266
17.وسائل الشیعه، ج 8، ص 492، المحجة البیضاء، ج 4، ص .
کلمات کلیدی: ثمرات سفر، شادابی روح و تن، رشد عقل، عبرت اندوزی، تحمل سختی
د خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المکذبین هذا بیان للناس وهدی و موعظه للمتقین
پیش از شما مللی بودند و رفتند دراطراف زمین گردش کنید تا ببینید چگونه عاقبت هلاک شدند آنان که وعده خدا را تکذیب کردند این حجت وبیان برای عموم مردم وراهنماو پندی برای پرهیزگاران است. ( سوره آل عمران آیه 137، 138 )
فلسفه سیر در زمین در قرآن کریم مسئله گردش در روی زمین (سیردرارض) شش مرتبه و در سوره های آل عمران آیه 137، سوره انعام آیه 6، سوره نحل آیه 36، سوره نمل آیه 69، سوره عنکبوت آیه 20، سوره روم آیه 42 و سوره سبا آیه 18 آمده است که از شش یاهفت مرتبه مذکوردرسوره عنکبوت به منظور اطلاع یافتن از اسرار آفرینش و پنج مرتبه دیگر به منظورعبرت گرفتن از عواقب دردناک و شوم اقوام ظالم وجبار ، ستمگر و آلوده می باشد. قرآن برای مسائل عینی و حسی که آثار آن کاملاقابل لمس است و همچنین برای امور تربیتی اهمیت خاصی قائل است ومخصوصا به مسلمانان دستورمی دهد که ازمحیط محدود زندگی خود بیرون آیند و به سیروسیاحت جهان پهناوربپردازند دراعمال ورفتار اقوام دیگر و پایان کار آنها بیندیشند و از این رهگذر اندوخته پر ارزشی ازآگاهی وعبرت فراهم سازند.
دردنیای امروز قدرت های شیطانی برای گسترش دامنه استثمار خود درسراسرجهان تمام کشورها واقوام مختلف را بررسی کرده وفرهنگ وآداب و رسوم وهنر ، صنایع وهمچنین نقاط قوت و ضعف آنها را به خوبی مورد مطالعه قرارمی دهند اما خداوند حکیم در قرآن کریم خطاب به مومنین می فرماید:
شما به جای جباران وستمگران درزمین سیر کنید و به جای تصمیم های شیطانی آنها درس های رحمانی بیاموزید!
آری عبرت گرفتن از زندگی دیگران به مراتب از کسب تجربه های شخصی مهمتر و پرارزش تر است زیرا انسان باید در این تجربه ها زیان هایی را متحمل شود تا مسائلی را بیاموزد ولی به وسیله عبرت گرفتن از زندگی و تجارب دیگران بی آنکه متحمل ضرر وزیانی شود توشه گرانبهایی می اندوزد.
البته دستور قرآن درباره سیر در زمین برکامل ترین شیوه هایی منطبق است که امروزه برای بشر دستمایه مطلوبی است و آ ن چیزی نیست جز اینکه پس از فرا گرفتن مسائل و درج آ موخته ها در کتاب ها ، دست شاگردان و طالبان علم ودانش را می گیرند و آنان را به سیر در زمین و مطالعه شواهد عینی آنچه خوانده اند می برد.
امروزه نوع دیگری از سیر دراین کره خاکی تحت عنوان جهانگردی یا صنعت توریسم از طرف تمدن های شیطانی برای جلب مال وثروت حرام رایج شده است که غالبا اهداف وانگیزه های انحرافی دارد مانند:انتقال فرهنگ های ناسالم عیاشی ،هوسرانی ، بی بندوباری وسرگرمی های ناسالم دیگر. این همان جهانگردی ویرانگر است اما اسلام طرفدار نوعی از جهانگردی است که وسیله انتقال فرهنگ های سالم ، تراکم تجربه ها واندوخته های تاریخی ،آگاهی از اسرار آفرینش در جهان انسانیت و جهان طبیعت وگرفتن درس های طبیعت عبرت آموز از سرنوشت دردناک اقوام فاسد وستمگر می باشد .
ذکراین نکته بی مناسبت نیست که در اسلام نوع دیگری از جهانگردی تحت عنوان سیاحت مورد نهی واقع شده است چنانچه که در حدیثی می خوانیم؛ لاسیاحه فی الاسلام یعنی سیاحت دراسلام نیست.( تفسیر نمونه ، جلد16، ص 459) منظور از سیاحت به شیوه زندگی کسانی اطلاق می شود که برای تمام عمر یا مدتی کوتاه به کلی از زندگی اجتماعی جدا می شوند وبی آنکه فعالیتی داشته باشند در روی زمین به حرکت می پردازند و همچون رهبان ها زندگی می کنند وسرباراجتماع می باشند. به تعبیر دیگ کار آنها رهبانیت ( عابد نصاری وگوشه نشین) سیاراست ودرمقابل رهبان های ثابتی که دردیرها منزوی بودند قراردارند وازجامعه برکنار و دورمی باشند ازآنجا که اسلام با رهبانیت وانزوای اجتماعی مخالف است لذا این نوع سیر(سیاحت) را نیز محکوم می کند.
درس عبرت از تاریخ گذشتگان
قرآن مجید نه تنها دوران های گذشته را با حال حاضر و زمان حاضر را با تاریخ گذشته پیوند می دهد بلکه پیوند فکری وفرهنگی نسل حاضر با گذشتگان را برای درک حقایق لازم وضروری می داند زیرا از ارتباط وگره خوردن این دو زمان (گذشته وحال) وظیفه ومسئولیت آیندگان روشن می شوند ،« قد خلقت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض »(آیه 136 سوره آل عمران ) خداوند سنت هایی را دراقوام گذشته قرار داده که ازآن سنن هرگز جنبه اختصاصی ندارد بلکه به صورت یک سلسله قوانین جهانی درباره همگان وهر سه زمان آینده، حال و گذشته اجرا می شود. دراین سنن پیشرفت وتعالی افراد با ایمان ، مجاهد ، متحد و بیدار پیش بینی شده و شکست ونابودی ملت های پراکنده ،بی ایمان و آلوده به گناه درتاریخ بشریت ثبت گردیده است آری شناخت وعلم به تاریخ برای هر ملتی اهمیت حیاتی دارد در تاریخ خصوصیات اخلاقی ،کارهای نیک وبد ،آراوسنت های فکری گذشتگان برای ما بازگو می شود وعلل سقوط وسعادت وکامیابی وناکامی جوامع انسانی را دراعصاروقرون مختلف نشان می دهد درحقیقت تاریخ گذشتگان آئینه زندگی روحی ومعنوی برای آیندگان است و لذا به همین خاطر است که قرآن مجید به مسلمانان دستور می دهد تا در روی زمین بگردند وسیر نمایند و در آثار پیشینیان وملت های گذشته و زمامداران وفراعنه گردنکش وجبار دقت کنند و بنگرند که پایان کارکسانی که کفر ورزیدند و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم وفساد را در زمین بنا نهاده ومستحکم کرده اند چگونه است و بدانند که سرانجام کار آنها به کجا منتهی شده است.تاریخ گذشتگان مملو ازدرس ها وپندهای ذی ارزش برای آیندگان است وانسانها می توانند با بهره برداری درست ازتاریخ مسیرحیات وزندگی صحیح خویش را بشناسند .
جهانگردی ومسافرت
آثاری که در نقاط مختلف زمین از دوران های قدیم باقی مانده است اسناد زنده وگویای تاریخ هستند و ما قبل از تاریخ مدون از آنها بهره مند می شویم آثار به جا مانده از گذشتگان و پیشینیان از قبیل اشکال و صور ونقوش ، تفکرات وقدرت و عظمت ویا حقارت آن اقوام را به ما نشان می دهد در صورتی که تاریخ فقط حوادث و قوع یافته وتصاویرخشک وبی روح آنها را مجسم می سازد. آری ویرانه کاخ ستمگران وبناهای شگفت انگیز اهرام مصر وبرج بابل وکاخ های کسری و آثار تمدن قوم سبا وصدها نظایر آن بناها که در گوشه وکنار جهان پراکنده اند هر یک در عین خاموشی هزار زبان دارند وسخن ها می گویند اینجاست که شاعران نکته سنج هنگامی که در برابر خرابه های این کاخ ها قرار می گرفتند تکان شدید در روح خود احساس کرده واشعار شور انگیزی می سرودند. مطالعه یک سطر از این تاریخ های زنده معادل مطالعه یک کتاب قطور تاریخی است و اثری که این چنین مطالعه ای در بیداری روح و جان بشر دارد با هیچ چیز دیگری برابری نمی کند زیرا وقتی که در برابر آ ثار گذشتگان قرار می گیریم گویا ویرانه ها جان می گیرند واستخوان های پوسیده زیر خاک قوی ومحکم می شوند و جنب و جوش پیشین خود را آغاز می کنند اما وقتی بار دیگر نگاه می کنیم همه را خاموش و فراموش شده می بینیم. مقایسه این دو حالت نشان می دهد که افراد خودکامه چه کوتاه فکرندکه برای رسیدن به هوس های زودگذر به هزاران جنایت آلوده می شوند. این گونه است که خداوند در قرآن مجید دستور می دهد تا مسلمانان در روی زمین به سیروگردش بپردازند و آثار گذشتگان را در دل زمین یا روی خاک با چشم خویش ببینند وعبرت بگیرند.
آری در اسلام نیز جهانگردی وجود دارد و به آ ن اهمیت زیادی داده می شود اما نه مثل توریست های هوسران وهوس باز امروزی بلکه برای تحقیق و بررسی آثار و سرنوشت پیشینیان ومشاهده عظمت خداوند . این همان چیزی است که قرآن مجید نام آن را (سیر فی الارض) گذارده و درآیات متعددی به آ ن کار دستور داده است.
قل سیروا فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المجرمین . نمل آیه 71
بگودرروی زمین گردش کنید وسپس بنگرید که عاقبت وسرانجام گنهکاران چگونه بوده است.
و در آیه دیگری می فرماید: قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدا الخلق (عنکبوت آیه 20)
بگو در زمین سیر کنید و بنگرید که خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است.
وجود جاذبه های گردشگری یکی از مهمترین دلایل مسافرت مردم به یک مقصدخاص است وبه عنوان کشش pull factor با توجه به ویژگی های خاص و جاذبیت هایی که دارند می توانند گردشگران را از نقاط وسرزمین های دور به سمت خود جذب کنند. هر قدر جاذبه های گردشگری متنوع تر ومنحصر به فردتر وجذاب تر باشند از قدرت کشش بالاتری برخوردار خواهند بود و در نتیجه حوزه نفوذ بسیار وسیع تری خواهند داشت. اهمیت جاذبه ها به حدی است که وجود امکانات اقامتی وپذیرایی فروشگاه های سوغات وصنایع دستی حداقل به وجود چند جاذبه اولیه بسته است. این جاذبه های اولیه ممکن است به صورت منفرد بوده یا اینکه با جاذبه های کوچکتر وبزرگتر از خود ترکیب شده باشندکه شناخت رابطه بین انواع جاذبه های مختلف یکی از مهمترین مراحل توسعه جاذبه گردشگری است.
شناخت و معرفی ویژگی ها، جذابیت ها وتوانایی های بالقوه و بالفعل جاذبه ها از ارکان اساسی صنعت گردشگری بوده و معیاری است برای تعیین ظرفیت پذیرش گردشگران ،برنامه ریزی توسعه بازارومدیریت بازاریابی . جاذبه های گردشگری با توجه به تنوع منحصر به فرد بودن ، درجه اعتبار و سندیت ، ارتباط و مجاورت با سایر جاذبه ها و در دسترس بودن، زنده بودن و موقعیت استقرار ودارای اهمیت و درجه کشش پذیری متفاوتی هستند که می توانند انگیزه سفر را برای گردشگران تقویت کند.
به طور کلی منابع گردشگری از نظر پراکنش مکانی - فضایی و ویژگی های خاص به دلیل قدمت و سابقه تاریخی ،وجود عناصر با ارزش ومنحصر به فرد جذابیت های بصری، جنبه های قداست و تبرک ، طبیعی یا فرهنگی بودن و.. . پاسخگوی بخش خاصی از بازار است . لذا شناخت ویژگی ها و جذابیتها وتنوع این منابع برنامه ریزان را درانتخاب بازارهای هدف،پاسخگویی به تقاضای موجود و برنامهریزی توسعه آتی یاری خواهد نمود
کلمات کلیدی:
نویسنده: امیر حمزه صابری
قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المکذبین هذا بیان للناس وهدی و موعظه للمتقین( سوره آل عمران آیه 137، 138 )
پیش از شما مللی بودند و رفتند در اطراف زمین گردش کنید تا ببینید چگونه عاقبت هلاک شدند آنان که وعده خدا را تکذیب کردند این حجت وبیان برای عموم مردم وراهنماو پندی برای پرهیزگاران است.
فلسفه سیر در زمین در قرآن کریم مسئله گردش در روی زمین (سیر در ارض) شش مرتبه و در سوره های آل عمران آیه 137، سوره انعام آیه 6، سوره نحل آیه 36، سوره نمل آیه 69، سوره عنکبوت آیه 20، سوره روم آیه 42 و سوره سبا آیه 18 آمده است که از شش یاهفت مرتبه مذکور در سوره عنکبوت به منظور اطلاع یافتن از اسرار آفرینش و پنج مرتبه دیگر به منظور عبرت گرفتن از عواقب دردناک و شوم اقوام ظالم وجبار ، ستمگر و آلوده می باشد. قرآن برای مسائل عینی و حسی که آثار آن کاملاقابل لمس است و همچنین برای امور تربیتی اهمیت خاصی قائل است ومخصوصا به مسلمانان دستور می دهد که از محیط محدود زندگی خود بیرون آیند و به سیروسیاحت جهان پهناور بپردازند در اعمال ورفتار اقوام دیگر و پایان کار آنها بیندیشند و از این رهگذر اندوخته پر ارزشی ازآگاهی وعبرت فراهم سازند.
در دنیای امروز قدرت های شیطانی برای گسترش دامنه استثمار خود در سراسر جهان تمام کشورها واقوام مختلف را بررسی کرده وفرهنگ وآداب و رسوم وهنر ، صنایع وهمچنین نقاط قوت وضعف آنها را به خوبی مورد مطالعه قرار می دهند اما خداوند حکیم در قرآن کریم خطاب به مومنین می فرماید: شما به جای جباران وستمگران در زمین سیر کنید و به جای تصمیم های شیطانی آنها درس های رحمانی بیاموزید!
آری عبرت گرفتن از زندگی دیگران به مراتب از کسب تجربه های شخصی مهمتر و پرارزش تر است زیرا انسان باید در این تجربه ها زیان هایی را متحمل شود تا مسائلی را بیاموزد ولی به وسیله عبرت گرفتن از زندگی و تجارب دیگران بی آنکه متحمل ضرر وزیانی شود توشه گرانبهایی می اندوزد.
البته دستور قرآن درباره سیر در زمین بر کامل ترین شیوه هایی منطبق است که امروزه برای بشر دستمایه مطلوبی است و آ ن چیزی نیست جز اینکه پس از فرا گرفتن مسائل و درج آ موخته ها در کتاب ها ، دست شاگردان و طالبان علم ودانش را می گیرند و آنان را به سیر در زمین و مطالعه شواهد عینی آنچه خوانده اند می برد.
امروزه نوع دیگری از سیر دراین کره خاکی تحت عنوان جهانگردی یا صنعت توریسم از طرف تمدن های شیطانی برای جلب مال وثروت حرام رایج شده است که غالبا اهداف وانگیزه های انحرافی دارد مانند:انتقال فرهنگ های ناسالم عیاشی ،هوسرانی ، بی بندوباری وسرگرمی های ناسالم دیگر. این همان جهانگردی ویرانگر است اما اسلام طرفدار نوعی از جهانگردی است که وسیله انتقال فرهنگ های سالم ، تراکم تجربه ها واندوخته های تاریخی ،آگاهی از اسرار آفرینش در جهان انسانیت و جهان طبیعت وگرفتن درس های طبیعت عبرت آموز از سرنوشت دردناک اقوام فاسد وستمگر می باشد . ذکراین نکته بی مناسبت نیست که در اسلام نوع دیگری از جهانگردی تحت عنوان سیاحت مورد نهی واقع شده است چنانچه که در حدیثی می خوانیم؛ لاسیاحه فی الاسلام »(سیاحت دراسلام نیست.()تفسیر نمونه ، جلد16، ص 459) منظور از سیاحت به شیوه زندگی کسانی اطلاق می شود که برای تمام عمر یا مدتی کوتاه به کلی از زندگی اجتماعی جدا می شوند وبی آنکه فعالیتی داشته باشند در روی زمین به حرکت می پردازند و همچون رهبان ها زندگی می کنند وسربار اجتماع می باشند. به تعبیر دیگر کار آنها رهبانیت ( عابد نصاری وگوشه نشین) سیار است ودر مقابل رهبان های ثابتی که در دیرها منزوی بودند قرار دارند و از جامعه برکنار و دور می باشند از آنجا که اسلام با رهبانیت وانزوای اجتماعی مخالف است لذا این نوع سیر(سیاحت) را نیز محکوم می کند.
درس عبرت از تاریخ گذشتگان : قرآن مجید نه تنها دوران های گذشته را با حال حاضر و زمان حاضر را با تاریخ گذشته پیوند می دهد بلکه پیوند فکری وفرهنگی نسل حاضر با گذشتگان را برای درک حقایق لازم وضروری می داند زیرا از ارتباط وگره خوردن این دو زمان (گذشته وحال) وظیفه ومسئولیت آیندگان روشن می شوند ، « قد خلقت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض »(آیه 136 سوره آل عمران ) خداوند سنت هایی را در اقوام گذشته قرار داده که ازآن سنن هرگز جنبه اختصاصی ندارد بلکه به صورت یک سلسله قوانین جهانی درباره همگان وهر سه زمان آینده، حال و گذشته اجرا می شود. در این سنن پیشرفت وتعالی افراد با ایمان ، مجاهد ، متحد و بیدار پیش بینی شده و شکست ونابودی ملت های پراکنده ،بی ایمان و آلوده به گناه در تاریخ بشریت ثبت گردیده است آری شناخت وعلم به تاریخ برای هر ملتی اهمیت حیاتی دارد در تاریخ خصوصیات اخلاقی ، کارهای نیک وبد ، آرا و سنت های فکری گذشتگان برای ما بازگو می شود و علل سقوط وسعادت وکامیابی وناکامی جوامع انسانی را در اعصار وقرون مختلف نشان می دهد در حقیقت تاریخ گذشتگان آئینه زندگی روحی ومعنوی برای آیندگان است و لذا به همین خاطر است که قرآن مجیدبه مسلمانان دستور می دهد تا در روی زمین بگردند وسیر نمایند و در آثار پیشینیان وملت های گذشته و زمامداران وفراعنه گردنکش وجبار دقت کنند و بنگرند که پایان کارکسانی که کفر ورزیدند و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم وفساد را در زمین بنا نهاده ومستحکم کرده اند چگونه است و بدانند که سرانجام کار آنها به کجا منتهی شده است.تاریخ گذشتگان مملو از درس ها وپندهای ذی ارزش برای آیندگان است وانسان ها می توانند با بهره برداری درست از تاریخ مسیر حیات و زندگی صحیح خویش را بشناسند .
جهانگردی ومسافرت
آثاری که در نقاط مختلف زمین از دوران های قدیم باقی مانده است اسناد زنده وگویای تاریخ هستند و ما قبل از تاریخ مدون از آنها بهره مند می شویم آثار به جا مانده از گذشتگان و پیشینیان از قبیل اشکال و صور ونقوش ، تفکرات وقدرت و عظمت ویا حقارت آن اقوام را به ما نشان می دهد در صورتی که تاریخ فقط حوادث و قوع یافته وتصاویرخشک وبی روح آنها را مجسم می سازد.
آری ویرانه کاخ ستمگران وبناهای شگفت انگیز اهرام مصر وبرج بابل وکاخ های کسری و آثار تمدن قوم سبا وصدها نظایر آن بناها که در گوشه وکنار جهان پراکنده اند هر یک در عین خاموشی هزار زبان دارند وسخن ها می گویند اینجاست که شاعران نکته سنج هنگامی که در برابر خرابه های این کاخ ها قرار می گرفتند تکان شدید در روح خود احساس کرده واشعار شور انگیزی می سرودند. مطالعه یک سطر از این تاریخ های زنده معادل مطالعه یک کتاب قطور تاریخی است و اثری که این چنین مطالعه ای در بیداری روح و جان بشر دارد با هیچ چیز دیگری برابری نمی کند زیرا وقتی که در برابر آ ثار گذشتگان قرار می گیریم گویا ویرانه ها جان می گیرند واستخوان های پوسیده زیر خاک قوی ومحکم می شوند و جنب و جوش پیشین خود را آغاز می کنند اما وقتی بار دیگر نگاه می کنیم همه را خاموش و فراموش شده می بینیم. مقایسه این دو حالت نشان می دهد که افراد خودکامه چه کوتاه فکرندکه برای رسیدن به هوس های زودگذر به هزاران جنایت آلوده می شوند.
این گونه است که خداوند در قرآن مجید دستور می دهد تا مسلمانان در روی زمین به سیروگردش بپردازند و آثار گذشتگان را در دل زمین یا روی خاک با چشم خویش ببینند وعبرت بگیرند.
آری در اسلام نیز جهانگردی وجود دارد و به آ ن اهمیت زیادی داده می شود اما نه مثل توریست های هوسران وهوس باز امروزی بلکه برای تحقیق و بررسی آثار و سرنوشت پیشینیان ومشاهده عظمت خداوند . این همان چیزی است که قرآن مجید نام آن را «سیر فی الارض» گذارده و درآیات متعددی به آ ن کار دستور داده است. « قل سیروا فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المجرمین»( سوره نمل آیه 71( )بگو در روی زمین گردش کنید وسپس بنگرید که عاقبت وسرانجام گنهکاران چگونه بوده است.)
و در آیه دیگری می فرماید:« قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدا الخلق (سوره عنکبوت آیه 20)
(بگو در زمین سیر کنید و بنگرید که خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است.)
وجود جاذبه های گردشگری یکی از مهمترین دلایل مسافرت مردم به یک مقصدخاص است وبه عنوان کشش pull factor با توجه به ویژگی های خاص و جاذبیت هایی که دارند می توانند گردشگران را از نقاط وسرزمین های دور به سمت خود جذب کنند. هر قدر جاذبه های گردشگری متنوع تر ومنحصر به فردتر وجذاب تر باشند از قدرت کشش بالاتری برخوردار خواهند بود و در نتیجه حوزه نفوذ بسیار وسیع تری خواهند داشت.
اهمیت جاذبه ها به حدی است که وجود امکانات اقامتی وپذیرایی فروشگاه های سوغات وصنایع دستی حداقل به وجود چند جاذبه اولیه بسته است. این جاذبه های اولیه ممکن است به صورت منفرد بوده یا اینکه با جاذبه های کوچکتر وبزرگتر از خود ترکیب شده باشندکه شناخت رابطه بین انواع جاذبه های مختلف یکی از مهمترین مراحل توسعه جاذبه گردشگری است.
شناخت ومعرفی ویژگی ها، جذابیت ها وتوانایی های بالقوه وبالفعل جاذبه ها از ارکان اساسی صنعت گردشگری بوده ومعیاری است برای تعیین ظرفیت پذیرش گردشگران ،برنامه ریزی توسعه بازار ومدیریت بازاریابی . جاذبه های گردشگری با توجه به تنوع منحصر به فرد بودن ، درجه اعتبار و سندیت ، ارتباط ومجاورت با سایر جاذبه ها ودر دسترس بودن، زنده بودن و موقعیت استقرار و دارای اهمیت ودرجه کشش پذیری متفاوتی هستند که می توانند انگیزه سفر را برای گردشگران تقویت کند. به طور کلی منابع گردشگری از نظر پراکنش مکانی - فضایی و ویژگی های خاص به دلیل قدمت و سابقه تاریخی ،وجود عناصر با ارزش ومنحصر به فرد جذابیت های بصری، جنبه های قداست و تبرک ، طبیعی یا فرهنگی بودن و.. . پاسخگوی بخش خاصی از بازار است . لذا شناخت ویژگی ها وجذابیت ها وتنوع این منابع برنامه ریزان را در انتخاب بازارهای هدف،پاسخگویی به تقاضای موجود و برنامه ریزی توسعه آتی یاری خواهد نمود .
متاسفانه باید اذعان کرد که در ایران بسیاری از آثار ارزشمند تاریخی به دلایلی از جمله حفاری های غیرمجاز و برخوردهای ناآگاهانه برخی از عناصر بی توجه ویاعدم اقدام به موقع توسط سازمانهای مربوطه برای مقاوم سازی و مرمت دستخوش انهدام و ویرانی شده اند
کلمات کلیدی: سیروا فی الارض
به نام خدا
دوستان سلام
در فرهنگ عمومی کشور عزیزمان ایران سیر و سفر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سفر به عنوان مربی مرد شناخته شده است.رهبران اجتماعی مردم را به مسافرت
تشویق می کرده ا ند.قرآن شریف نیز با لفظ"سیروا فی الارض" مردم را به سیر و سیاحت
و عبرت آموزی از سرنوشت گذشتگان تشویق کرده است.عرفای ما در برنامه ی زندگی
خود هم سیر آفاق و هم سیر انفس می کرده اند؛یعنی هم به بررسی وضعیت ظاهری
و فیزیکی ولایات می پرداخته اند و هم با مردم نشست و برخاست می کردندوبه شناخت
روح روان و فکر و اندیشه ی آنان می رسیدند.حاصل این بررسی ها مسافران را
به پختگی و کسب تجربه ی زندگی و شناخت بشر و معرفت پرودگار می رساند.
ما بنا داریم در این وبلاگ به موضوعات مربوط به سیر و سفر بپردازیم.
فعلا" همین مقدار را داشته باشیدتابعد...
کلمات کلیدی: سیر و سفر، آفاق و انفس، سیروا فی الارض